معرفی کتاب

«من با پدری علیل در خانه‌ای محقر به دنیا آمدم. در محله‌ای فقیر زندگی کردم و پول زیادی نداشتم. بزرگ شدم. من هیچ نداشتم و

محمود دولت آبادی درباره ی این رمان می گوید: «کلیدر، کتابی درباره ی عشق است؛ عشق میان زن و مرد، میان دوستان، عشق انسان به

چه قیافۀ غریبانه و ناراحتی داشت! در طول یک هفته به کلی پیر و لاغر شده بود، ولی وقتی ما را دید چهره‌اش روشن شد.

این اتفاقات همیشگی بود. مارشال اعتقاد داشت، پرداخت پولی زیاد برای جلسه ای پنجاه دقیقه ای و بعد تلف کردن ۱۰ درصد از این پول

صدای ترمز اتوبوس مدرسه آمد. بعد قیژِ در فلزی حیاط و صدای دویدن روی راه باریکه ی وسط چمن. لازم نبود به ساعت دیواری آشپزخانه

همیشه دوست داشتم کتابی درباره کتاب و کتاب خواندن بخوانم. تا این که با کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» آشنا شدم. روزی که داشتم آن را