مدت ها قبل میخواستم پستی با این عنوان بنویسم و منتشر کنم. ولی هر بار تعلل کردم و نوشتنش را به تعویق انداختم. چون فکر می کردم هنوز زمان مناسب فرا نرسیده.
امروز ولی زمان مناسب آن رسیده و من میخواهم از تجربه های خودم در این زمینه برایتان بگویم.
تا حالا چند بار تلاش کرده اید که کتابخوانی را شروع کنید و آن را به عادت تبدیل کنید ولی هر بار شکست خورده و سرخورده شده اید؟
این مسئله بارها برای من اتفاق افتاده ( قبل از این که کتابخوانی عادت هر روزه ام شود)
با خواندن مقالات و کتاب های متعدد و آزمون خطاهای بسیار و تجربه یاد گرفتم که قبل از هر چیزی برای شروع کتابخوانی باید علاقه وافری به کتاب و خواندن داشته باشیم.
کتاب خواندن به مثابه آب حیاتی برای ذهن و روانمان باشد.
دوم این که برای کتابخوانی باید برنامه داشته باشیم. به ویژه در ابتدای کار که هنوز با کتاب خوانی راحت نیستیم و به عادت تبدیل نشده. حالا کمی بعدتر درباره این مورد بیشتر قلم فرسایی می کنم.
سوم این که موضوعات مورد علاقه مان را پیدا کنیم.
چهارم این که از کم شروع کنیم.
پنجم این که بابت هر قدمی که برمیداریم به خودمان پاداش دهیم.
ششم این که سبد مطالعاتی داشته باشیم.
هفتم این که از کتاب های کم حجم شروع کنیم.
هشتم این که درباره کتاب و کتابخوانی و مهارت خواندن پیوسته یاد بگیریم.
نهم این که دور و برمان را با افراد کتاب خوان پر کنیم.
دهم این که مشوق کتابخوانی باشیم.
زاویه دیدتان را تغییر دهید
کتاب کالایی لوکس نیست
بلکه ابزاری است برای افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی
با کتابی شروع کنید که دوستش دارید
همیشه یک کتاب همراه خود داشته باشید
کم بخوان ولی همیشه بخوان با تعداد صفحات کم شروع کن ولی هر روز بخوان.
برای کتاب خواندنتان معنایی پیدا کن
از خودتان بپرسید چرا میخواهم کتاب بخوانم؟
دفترچه ایی داشته باش و حین مطالعه یادداشت برداری کن.