در زندگی بیشتر روی رسیدن به هدف تمرکز داری یا ساختن عادت؟ به نظر شما بهتر است که روی کدام یک از آنها تمرکز کنیم؟
هدفها همیشه وسوسه کننده و هیجان برانگیز هستند. هدف ها از عادت ها جذاب ترند. وقتی هدف های جدیدی برای خودمان تعیین میکنیم بمبی از انرژی می شویم و دلمان میخواهد تا جایی که در توان داریم کار و تلاش کنیم تا به آنها برسیم. به نظر من هدفها انرژی دهنده ها و انگیزه بخش های آنی و لحظه ایی هستند. تا حالا چند بار هدفی را تعیین کرده اید، در ابتدای کار پر از انگیزه بوده اید و بعد از چند روز دلسرد و ناامید آن را رها کرده اید؟ برای من که بیش از هزار بار اتفاق افتاده است.
چرا اکثر آدم ها برای رسیدن به اهدافشان شکست میخورند؟
چون اکثر آدم ها اکثر اوقات هدف هایی رای خودشان تعیین می کنند که فراتر از توانایی، امکانات و سطح دانش آنها است. وقتی در رسیدن به هدفشان شکست می خورند و نمیتوانند در زندگی پیشرفت کنند، سرخورده و ناامید می شوند. اعتماد به نفسشان کاهش پیدا میکند.
خب چاره چیست؟
باید تمرکز را از روی هدف و راه های عجیب و غریب رسیدن به آن برداشت. فردی را در نظر بگیرید که 25 کیلو اضافه وزن دارد و هدفش این است که ظرف سه ماه آینده اضافه وزنش را جبران کند و به فردی خوش تیپ و با تناسب اندام تبدیل شود. به همین دلیل تصمیم میگیرد پنج روز هفته و هر بار دو- سه ساعت به باشگاه برود و سخت تمرین کند. با خودش محاسبه کرده که با انجام این کار بعد از سه ماه به هدفش خواهد رسید. آیا به هدفش می رسد؟
این هدف سطحی و غیر ممکن است. راه رسیدن به آن هم عجیب و غریب، سخت و غیر ممکن است. اهدافی مثل لاغر شدن و کاهش 25 کیلو اضافه وزن نیاز به تلاش زیاد و مهمتر از آن زمان دارد. فرض بر این که فرد موردنظر ما به هدفش رسید و در طول 3 ماه 25 کیلو وزن کم کرد. احتمال بازگشت 25 کیلو وزن و احتمال این که او همان فرد سابق شود بسیار بالا است. چون عامل مهمی به نام «زمان» و «عادت» نادیده گرفته شده است. چون فرد تلاشی برای شکل گیری عادات جدید (مانند نوشیدن 8 لیوان در طول روز، حذف شیرینی جات و نوشیدنی های قند دار از برنامه غذایی خود، خوردن صبحانه سالم و …) و تلاش برای ثابت قدمی در آن ها نکرده است.
پس باید چه کرد؟ بهترین و اصولی ترین کار این است که دست از سر اهداف برداریم و به جای آن تمرکز و انرژی خود را به ساختن عادات مثبت معطوف کنیم.
سخت است. عادت ها به جذابی و دلفریبی هدف ها نیستند. شکل گیری و ساختن عادت های جدید یک فرایند سخت، طولانی و طاقت فرسا است. ممکن است بارها در ایجاد عادت های مثبت شکست بخورید؛ ولی به محض این که عادت ها تثبیت شدند نتایج درخشانی سروکله شان پیدا خواهد شد.
برای فردی که قصد دارد تناسب اندام داشته و خوش تیپ باشد کاهش 25 کیلو وزن در سه ماه هیچ نتیجۀ به دنبال نخواهد داشت و اگر هم داشته باشد مقطعی است و فرد باز به همان وزن سابق بازخواهد گشت. ولی اگر همین فرد روی ساختن عادات سالم تغذیه ایی و ورزشی و تغییر سبک زندگی تمرکز کند، می تواند با گذشت زمان و تلاش به آنچه می خواهد برسد.
دارن هاردی در کتاب اثر مرکب از فرمولی حرف می زند که در این فرمول مشخص می کند دستیابی به اهداف فقط با ایجاد عادت های مثبت و حفظ آنها در طول زمان (ثابت قدمی) امکان پذیر است.
شما انتخاب (تصمیم) + رفتار (عمل) + عادت (عمل تکراری)+ مرکب شدن (زمان) = اهداف
دارن هاردی در اثر مرکب به تفصیل این فرمول را باز کرده و آن را توضیح داده است.
پس باید به جای تمرکز بر اهداف به عادت ها توجه کنیم و انرژی، توان و تلاشمان را صرف ایجاد عادت های مثبت کنیم.
از این به بعد آنچه برای شما مهم است اهداف خواهد بود یا عادات؟
پیشنهاد عملی: همین حالا یک عادت مثبت برای خودت تعیین کن. عادتی که همیشه دوست داشتی، داشته باشی ولی هیچ وقت هیچ کاری برای آن انجام ندادی (نوشیدن 8 لیوان آب در طول روز، خواندن 5 صفحه کتاب در طول روز، گوش کردن به یک پادکست آموزشی، وبلاگ نویسی، صفحات صبحگاهی، شکرگزاری و … . اینها برخی از عادت های مثبتی هستند که برای من اهمیت دارند. تلاش می کنم که آنها را به مرور و یکی یکی به برنامه روزانه ام اضافه کنم). از همین امروز شروع کن. هر روز یک گام کوچک برای آن بردار. اینکار را به صورت مداوم و تا 66 روز آینده ادامه بده. بعد از 66 روز آن عادت به جزئی از زندگی تو تبدیل می شود. موفق شده ایی که عادت جدیدی بسازی. این کار را در برنامه ات نگه دار. حالا وقت آن است که عادت جدید دیگری بسازی. این کار را آنقدر ادامه بده تا برنامه روزانه ات مملو از انجام کارهایی شود که برای تو به عادت تبدیل شده اند و به راحتی انجام می شوند. چون هر روز تکرار می شوند، در ناخودآگاه و زندگی ات حک شده اند و لازم نیست به آنها فکر کنی.
پس.نوشت: این مطلب به مرور کامل خواهد شد.