دست خودم نیست، من موهای منیژ را بیشتر از هر چیزی توی این دنیا دوست دارم … . یعنی اول موهای منیژ را دوست دارم، بعد مادرم را، بعد … نه! اول مادرم را دوست دارم، بعد موهای منیژ را، بعد خود منیژ را، بعد ستاره ها را … . بعضی وقت ها چند تا گل یاس از توی باغچه میچیند و می گذارد لای موهاش … یک بار گفتمش:«منیژ، کاش من یاس بودم، خوش به حال یاس ها»
«پاره ایی از کتاب»
۱
تهران در بعد از ظهر
نویسنده: مصطفی مستور
نشر:
تعداد صفحات:
موضوع: داستان کوتاه فارسی
۲
شامل ۶ داستان کوتاه
طولانی ترین داستان این کتاب، «تهران در بعد از ظهر» است. عنوانی که برای کتاب نیز انتخاب شده است.
محور اصلی تمام داستان ها واقعیت های جامعه و زندگی انسان ها، عشق و ارتباط آدم ها در بستر جامعه است.
۳
برش هایی از کتاب
• اشتباه اول من این بود که به تو اعتماد کردم. اشتباه دوم من این بود که عاشقت شدم. اشتباه سوم من این بود که فکر می کردم با تو خوشبخت میشم. اشتباه بعدی من این بود که تو رو صد بار بخشیدم. اشتباه هزارم من این بود که هیچ وقت خودم رو از پنجره پرت نکردم بیرون. هنوز هم دارم اشتباه می کنم که با تو حرف می زنم …!
• دست هام را می گذارم روی کله ام و فشار می دهم. فشار می دهم و فشار می دهم و فشار می دهم تا کله ام از درد می خواهد بترکد. می خواهم همین جا، همین حالا، نه توی بهشت، کله ام کوچک شود. بعد یکهو چشمم می افتد به چند نقطه ی پرنور توی حوض. به چند ستاره که انگار رفته اند ته حوض شنا کنند اما بعد غرق شده اند و مرده اند و دیگرنمی توانند از جاشان تکان بخورند.