طرحواره وابستگی

• به تنهایی نمی توانم گلیم خودم را از آب بیرون بکشم.
• زندگی برای افرادی که این طرحواره را دارند، بسیار طاقت فرسا استو
• احساس می کنند که توان انجام هیچ کاری را ندارند.
• باور دارند که آدم بی عرضه ایی هستند و نمی توانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
• برای گرفتن کمک مدام دست نیاز به سوی دیگران دراز می کنند.
• اعتقاد دارند که اگر دیگران به آنها کمک نکنند، نمی توانند زنده بمانند.
• مرکز ثقل تجربۀ وابستگی این است که افراد در مقابل پذیرش مسئولیت های خود، سخت در مبارزه هستند و از پذیرش این مسئولیت ها اکراه دارند.
• شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت، این باور راسخ را در فرد ایجاد می کند که در انجام کارهای خود ضعف دارد.
• بدون کمک و حضور اطرافیان خود، سردرگم و آشفته هستند.
• حس بی کفایتی دارند.
• افکار معمول و متداول آنها که به حس بی کفایتی شان دامن می زند: «این کار خیلی سخت است»، «من از پس این کار برنمیایم»، «شکست می خورم»، «اصلاً نمی توانم این مسئولیت ها را قبول کنم».
• به شدت به کمک و همفکری دیگران نیاز دارند.
• اگر مجبور شوند بدون حضور و کمک دیگران کاری را انجام دهند، انگار فلج می شوند و هیچ راه حلی به ذهنشان خطور نمی کند.
• تنها راه حل موجود در ذهن آنها برای حل مشکلات، کمک گرفتن از دیگران است.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط