طرحواره چیست؟

در این مطلب میخواهم به طور مفصل به تعریف طرحواره بپردازم.
• طرحواره، تله و یا اسکیما
• Schema
• شاید ساده ترین تعریف طرحواره این باشد: الگویی ثابت که از طریق آن دنیا را نظاره می کنیم.
• پیاژه طرحواره را ساختاری ذهنی می دانست که خودش را با داده های جدید تطبیق می دهد.
• برخی از روانشناسان طرحواره را یک الگوی ذهنی یا یک ساختار شناختی می دانند. این الگوی شناختی باعث می شود فرد جهان را به شیوه خاصی ادراک و به سبک مشخصی تفسیر کند.
• طرحواره چارچوبی است که در کودکی در ذهن ایجاد شده و تمام اتفاقات و محرک های بیرونی در بزرگسالی در این چارچوب ادراک می شوند.
• جفری یانگ، طرحواره را اعتقادات عمیق فرد در مورد خود و جهان می داند که در سال های ا ولیه زندگی شکل می گیرند. طرحواره ها دانش فرد از خود و جهان اطرافش هستند که به فرد می گویند در جهان چگونه است و جهان چگونه است.
• از نظر یانگ، طرحواره‌ های ذهنی، باورها و احساسات مهمی است که فرد بدون چون و چرا آن‌ها را می پذیرد.
• در روانشناسی شناختی، طرحواره به زمینه گسترده ای از واقعیت ها یا تجربیات گفته می شود که به طور مداوم در گذشته افراد شکل گرفته است.
• به طور کلی طرحواره نمایانگر الگوهای فکری یا رفتاری است، که دسته های مختلف اطلاعات و روابط میان آنها را سازماندهی و تفسیر می کند.
• در طرحواره درمانی جفری یانگ، طرحواره ها را میتوان شامل احساسات بدنی، احساسات عاطفی، خاطرات و تصاویری دانست که در دوران کودکی در ذهن ما شکل گرفته اند. طرحواره ها باعث ایجاد تفکر در مورد خود، انسان های دیگر و جهان اطراف می شود.
• مفهوم طرحواره ناسازگار اولین بار توسط جفری یانگ مطرح شد.
• جفری یانگ معتقد بود برخی از طرحواره ها منجر به مشکلات روانشناختی در زندگی فرد می شوند. او این طرحواره ها را طرحواره های ناسازگار نامید.
• یانگ طرحواره را اینگونه تعریف می کند: الگویی مداوم از خاطره‌ها، احساسات، شناخت‌ها، حواس و ادراکات فرد که راهنمایی کننده رفتارهایی او است، اشاره دارد.
• طرحواره را می‌ توان یک الگوی تکرار شونده از احساسات، تمایلات، نگرش‌ها و رفتارها تعریف کرد.
• طرحواره یا تله‌ ذهنی کنترل‌ رفتار فرد را در دست می گیرد.
• طرحواره را به عنوان هسته اصلی باورهای فرد نیز تعریف کرده اند.
• طرحواره‌های ناسازگار به طرحواره‌هایی گفته می‌شود که زمینه‌ساز اختلالات روان‌شناختی و شخصیتی هستند
• طرحواره ها عموماً در اثر تجربیات نادرست و ناخوشایند کودکی در شخصیت فرد شکل می‌گیرند و ریشه می‌دوانند.