«تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم!»
1
نام کتاب: سگ ولگرد
نویسنده: صادق هدایت
ناشر: نگاه
موضوع: داستان ایرانی
تعداد صفحات: 167
2
شامل 8 داستان
هر داستان به موضوعی اجتماعی می پردازد
نخستین بار در سال 1321 منتشر شد
تمامی داستان ها به گونه ایی با هم پیوند دارند و در بستر اجتماعی خفه و مرگ آور آن سالها رخ می دهند.
3
برش هایی از کتاب
• جلو دکان نانوایی پادو او را کتک می زد، جلو قصابی شاگردش به او سنگ میپراند، اگر زیر سایه اتومبیل پناه میبرد، لگد سنگین کفش میخ دار شوفر از او پذیرایی می کرد. و زمانی که همه از آزار او خسته میشدند، پسر بچه شیرفروش لذت مخصوصی از شکنجه او میبرد. در مقابل هر ناله ایی که میکشید یک پاره سنگ به کمرش میخورد و صدای قهقه بچه پشت ناله سگ بلند میشد و میگفت: بد مصب صاحااب!! مثل اینکه همه آنهای دیگر هم با او همدست بودند و بطور موذی و آب زیرکاه او را تشویق میکردند و میزدند زیر خنده. همه محض رضای “خدا” او را میزدند و بنظرشان خیلی طبیعی بود سگ نجسی را که مذهب نفرین کرده بود و هفت جان دارد برای ثواب بچزانند.